از گور بازگشته the revenant
نقد فیلم از گور بازگشته

ایناریتو یک کارگردان خوش ذوق مکزیکی که ذائقه جوانان رو بلده و خوب میدونه که چطور بیننده خودش رو مرعوب کنه ولی متاسفانه اینقدر غرق در تکنیک میشه که یادش میره محتوایی رو نیز داشته باشه. متاسفانه اخیرا در فیلماش شاهد هستیم که جذب سیستم استودیویی هالیوود شده و به سمت فیلمای تجاری رفته است.
فیلم اخیر که مورد ستایش برخی منتقدین و اکثر مردم قرار گرفته واقعا هیچی نداره!!! یک لوکیشن قشنگ، گریم سنگین و لباسهای جذاب تنها برای یک فیلم خوب کافی نیست البته نمیشه فیلمبرداری خوب رو هم نادیده گرفت ولی در مجموع من رو جذب نکرد چون فقط میدیدم یک بازیگر با ادا و اطفار خودش رو رو زمین میکشه و کارها عجیب غریب میکنه مثل رفتن تو رودخونه در زمستون، آتیش زدن بخیه گلوش(شبیه رامبو!!)، رفتن توی شکم اسب مرده و... اینا که نشد فیلم سینمایی اگر دقیقتر بخوام بگم بیشتر راز بقا بود تا یک فیلم داستانی.
دلیل من هم اینه که: اگه بجای زمستون در تابستون بود چه فرقی داشت؟! اگه در کویر بود چه فرقی داشت؟! اگه بجای خرس با پلنگ مبارزه میکرد چه فرقی داشت؟! و خیلی دلیل دیگه. تقابل شخصیت با طبیعت باور پذیر نیست چون اصلا شخصیتی نیست که بخواد با طبیعت مقابله کنه. به قول مسعود فراستی خرس قطعا از دیکاپریو بهتر بوده (واقعا که همینطور بوده و به طبیعت شخصیت نمیده دلیلش رو هم بالا گفتم).

ما از شخصیت (اگر بشه شخصیت گفت) گلاس چی میفهمیم؟!! در واقع هیچی رویاهایی که میبینه چه چیزی به داستان اضافه میکنه؟!! هیچی، فقط زمان اضافه میکنه حتی متوجه نمیشیم که زن درون رویاهاش دقیقا چکارشه؟!! گذشته چی بوده( اون چندتا دیالوگ از گذشته کافی نیست) و اصلا اون حرفای گنده در دهن این چنین شخصیتی نمیشینه
ما از شخصیت (اگر بشه شخصیت گفت) فیتزگرالد چی میفهمیم؟!! چرا با گلاس دشمنی داره؟!! نمیبینیم بجای فیتزگرالد هر کس دیگه میتونست باشه
در مورد دوربین باید بگم حرکات دوربین بی معنی هست و هیچ چیز به ما نمیگه و فقط الکی چپ و راست میره.مثل فیلم قبلی "Birdman" حرکات فریبنده داره.
خلاصه اینکه خیلی از این ابهانات در این فیلم وجود داره( که اگه بخوام بگم متن طولانی میشه) و در واقع ایناریتو با دوربین، گریم و لباس مرعوب کننده و جذاب به بینده فرصت نمیده تا به این مسائل فکر کنه. در کل من آخر فیلم به این سوال رسیدم که: خب که چی؟؟!! حالا چی شد؟؟!!
- ۹۵/۰۱/۱۰