هیچکاک، روانی دانای کل
هیچکاک یکی از بزرگترین فرم پردازان سراسر تاریخ سینماست. وقتی بحث فرم به میان می آید، شاید تنها مورنا و آیزنشتاین یاری برابری با هیچکاک را داشته باشند. اگر می توانستیم نشان دهیم که چگونه سراسر جهانی اخلاقی بر پایهی این فرم و نظم و انسجام حاکم بر آن بسط یافته است، تلاشمان بی نتیجه نمی ماند. در آثار هیچکاک، فرم زینت بخش محتوا نیست، بلکه سازندهی آن است.
هیچکاک: چهل و چهار فیلم اول
بدون شک یکی از کارگردانانی که در تاریخ ماندگارند آلفرد هیچکاک است، هم سینمای جدی است و هم مخاطب دارد. به وضوح شاهد وحدت سبکی و مضمونی در بین آثار هیچکاک هستیم چیزی که کایه دو سینما از آن به عنوان نگره مولف یاد میکند همین وحدت است که هیچکاک را برای من یک استاد بلامناضع میکند. رومر و شابرول در کتاب سادهی هیچکاک درون مایه را در فیلم هایش این گونه شناسایی کردند: تاثیر مذهب کاتولیک، درون مایهی احساس گناه مشترک، هوموفوبیا و میسوجینی
دوشه نیز در کتاب آلفرد هیچکاک سه جهان برای فیلم هایش معرفی میکند: جهان مادی، جهان امیال درونی، جهان عقلانی. فیلم روانی که فیلم مورد علاقه من هست این سه جهان را در خود دارد. آغاز فیلم که با یک پن روی نمای ساختمان فونیکس میرود و در ادامه از رندگی روزمره سام و ماریون و شغل او اطلاعاتی میگیریم همان جهان مادی است. سپس پا به جهان امیال فیلم میگزاریم که جهان درون ماریون است، سرقت 40000 دلار و... . با کشته شدن ماریون و تحقیق در مورد قتل او فیلم پا به جهان عقلانی میگزارد. این وحدت مضمونی است که آثار هیچکاک شاهد آن هستیم.
او همچنین از وحدت سبکی نیز پیروی میکند، 1- تاکید بر تدوین و مونتاژ: او در اوایل فعالیتش تحت تاثیر اکسپرسیونیسم و نظریه مونتاژ شوروی بوده (به جز چند فیلم) به یاد بیاوریم صحنه حمام در فیلم روانی که در آن 34 نما در عرض 25 ثانیه گرفته شده 2- تعداد قابل توجه نمای نقطه نظر: حدود 25درصد از همه نماهای فیلم های هیچکاک نمای نقطه نظر است که یک نمونه از آن در فیلم سرگیجه مشاهده میشود 3- فیلم برداری در فضای بسته: در دهه 40 و اوایل50 در این دوره او تعدادی فیلم را در فضای بسته گرفت.
تعلیق، مقوله ای که هیچکاک را با آن میشناسیم، استاد دلهره و تلیق که نمونه خوب آن را در فیلم شمال از شمال غربی میبینیم. استفاده از شیوه روایت دانای کل که منرجب به تعلیق دراین فیلم میشود به خوبی انجام شده.روایت دانای کل که شیوه مورد نظر من در روایت هست در اکثر آثار هیچکاک مشهود است.
از دیگر دلایل علاقه من به این کارگردان نبودن هیج نمای بی هوده در فیلم است من معتقد هستم اگر قرار هست نمایی در فیلم باشد باید تاثیر گزار هم باشد یعنی یک پن ساده در فیلم باید در ادامه فیلم معنا داشته باشد جایگاه داشته باشد. اگر حتی یک پن ساده از فیلم های هیچکاک را حذف کنیم فیلم اصطلاحا لخت میشود و چیزی از فیلم کم میشود. همین باعث می شود که مخاطب تمام لحظات با فیلم همراه شود و چشم از پرده سینما بر ندارد
- ۹۵/۰۱/۰۸