سینما و فرهنگ

نقد، تحلیل و بررسی مسائل سینمایی

سینما و فرهنگ

نقد، تحلیل و بررسی مسائل سینمایی

نقد فیلم و بررسی فبلم های روز سینمای ایران و جهان و حتی مسائل فرهنگی کارهایی است که در این وبلاگ انجام میشود.

کلمات کلیدی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

۳۱
خرداد


یک زن که از همسر معتاد خود جدا شده و درگیر عشقی دیگر میشود، عشقی که خیانت بود و نه عشق؛ این داستان رگ خواب است. اساسا پرداختن به موضوع عشق کار دشوار و پیچیده ای خواهد شد؛ دشواری از آنجاست که عشق و عاشقی موضوعی متافیزیکی است که برای به تصویر کشیدن آن نیاز به عاشق و معشوق میباشد که این خود نیاز به شخصیت، شخصیت دیدگاه میخواهد، دیدگاه موقعیتی را میطلبد تا نمود پیدا کند، موقعیتی که باور پذیر باشد و این باورپذیری نیازمند شخصیت.

عشق پروسه است. زن باید در یک پروسه عاشق مردی گردد. مرد برای زنی صبحانه سرو میکند و زن عاشق مرد میشود! این چه پروسه ای است؟!. عشق در یک نگاه گذشته میخواهد. ما باید ببینیم که این زن چه چیزی در زندگی کم داشته که ایگونه بی منطق دلباخته مردی میشود. مردی که بارها زیبا توصیفش میکند. مگر شوهر قبلیش زشت و کریح بود؟ ماکه ندیدیم! مگر شوهر قبلیش صبحانه درست نمیکرد؟ ندیدیم! شوهر قبلیش از ابتدا معتاد بود؟ پس چرا عاشقش شد؟! نمیدانیم! زنی که تجربه یکبار ازدواج را دارد چطور حاضر میشود با مردی، این چنین عشق بازی کند؟ زن داستان ما به کرات از پدرش میگوید، پدری که نگران خاک خوردن فرزندش بود، فرزندی که حالا خاک بر سر شده اما کماکان یک تماس هم از سوی پدرش ندارد. این قبیل سوالات و ابهامات آنقدر هستند که ذکر آنان از حوصله متن خارج شود.

فیلم با نداشتن این گزاره ها تبدیل به شعاری انتلکتی میشود، شعاری که زن را مظلوم و مرد را ظالم مینماید. زنی بی عقل که وارد دخمه ای میشود، قطعا عاقبتی جز سقط جنین نخواهد داشت. دختری 16 ساله هم میداند نباید به مرد غریبه سلام کند چطور این زن مطعلقه نمیفهمد که نباید به همین سادگی به مردی دل باخت. باز هم تاکید میکنم اگر کمبود محبت مطرح میشود، باید دیده شود نه با نریشن یا دیالوگ بیان گردد. من باید ببینم چه بلایی بر سر این زن آمده که این مقدار او را تشنه محبت کرده است.

رگ خواب فیلمی انتلکتی است که قدرت بیان همان حرف بی اساس خود را هم ندارد و با به خاک و خون کشیدن یک بازیگر سانتیمانتال(در فیلم) قصد تحریک احساسات مخاطبش را دارد و این قطعا شارلاتان بازی است.